زياد نصيحت نكنيد
زياد نصيحت نكنيد
زياد نصيحت نكنيد
نويسنده:نازخند صبحی
«انگار با ديوار صحبت ميكنم كوچكترين عكسالعملي نشان نميدهد. از اين گوش ميگيرد از آن گوش درميدهد.»
اينگونه صحبتها را درباره بچهها از والدين بسيار شنيدهايم. در مورد بعضي از بچهها صحبت كردن باعث تغيير رفتار آنها نميشود. ولي بعضي ديگر با گفتوگو تغيير رفتار ميدهند. بچههاي مسئوليتپذير در برابر گفتوگو و توضيحات، رفتارهاي مناسبي از خود بروز ميدهند ولي براي برخي ديگر صحبت و نصيحت و توضيح از يك گوش شنيدن و از آن يكي در كردن است و باعث تغيير رفتار آنها نميشود. اين بچهها نياز دارند تا عواقب كار خود را تجربه كنند و با تجربه عواقب كار خود، رفتارهاي مناسب را بروز دهند.
عباس ميپرسد: «امشب ميتوانم به خانه دوستم بروم آنجا بخوابم؟»
مادر اعتنايي نميكند. عباس دوباره مادر را مخاطب قرار ميدهد، ميپرسد: «ميتوانم به خانه دوستم بروم آنجا بخوابم؟» پس از اينكه او اين سؤال را تكرار ميكند مادر ميگويد: «نه.»
و پس از چند لحظه فكر كردن در مورد آن مادر ميفهمد كه دليلي براي نهگفتن نداشته است. برخي از والدين قبل از آنكه حتي ذرهاي به حرفهاي نوجوان خود فكر كنند به آنها پاسخ منفي ميدهند. به تعريفي ديگر قبل از اينكه فكر كنند حرف ميزنند. فكر نكردن منجر به عكسالعملهاي ديگري نسبت به نوجوان خواهد شد.
پدر فرهاد ميگفت: «فرهاد با پولهاي پسانداز كردهاش ميخواست يك دوچرخه بخرد، اولين فكري كه به ذهنم رسيد اين بود كه كاري احمقانه است. در مقابل حسرت فرهاد توضيح دادم، تو آنقدر پول نداري كه يك دوچرخه بخري ميدوني دوچرخه چقدر گران است؟ به عبارت ديگر ميخواستم به او بگويم فكرش مسخره است و عملي نيست.»
والدين ميبايستي از برخوردهاي منفي و شديد و كوچك جلوهدادن احساسات نوجوان و يا گفتن اينكه چقدر اشتباه كرده است پرهيز كرده و در عوض در كمال آرامش با او برخورد كنند و قبل از آنكه شروع به صحبت كنند اندكي فكر كنند.
در صورتيكه نميتوانيد كنترل خود را داشته باشيد و سريع به او جواب منفي ميدهيد، ايده خوبي است كه به نوجوان خود بگوييد، شرايط را بررسي خواهيد كرد و يا اينكه بگوييد «بگذار كمي فكر كنم بعداً به تو پاسخ خواهم داد.» همچنين ميتوانيد بگوييد كه بايد اين مسئله را با پدرش درميان بگذاريد و بعداً به او جواب مناسبي بدهيد. به خاطر داشته باشيد كه پس از مدتي حتماً بايد به او جواب دهيد. روشهاي ديگر نيز ميتواند به شما كمك كند تا از تكنيك «فكر كردن قبل از حرف زدن» ياري جوييد.
سعيد به دستور مادر آشپزخانه را تميز و مرتب كرده بود و منتظر مادر بود كه از اداره بيايد و از او تشكر كند؛ حتي براي مادر ميز غذا را نيز آماده كرده بود. به محض اينكه مادر زنگ در را بهصدا درآورد سعيد به استقبال او رفت و از مادر خواست كه چشمانش را ببندد و در آشپزخانه را باز كند ولي مادر چشمش را در آشپزخانه باز كرد و با تحكم گفت: «چرا چراغگاز را تميز نكردهاي؟!»
مادر كار زيبا و هيجان سعيد و انتظار تشويق او را ناديده گرفت و به تعريفي ديگر (تو ذوق او زد)، قدر مسلم سعيد يادش رفته بود كه چراغ گاز را تميز كند ولي كارهاي زيباي ديگري انجام داده بود كه از ديد نامهربان مادر پنهان ماند. اين ارتباط كلامي منفي سعيد را از مادرش دور خواهد كرد.
با نوجوانتان صحبت كنيد آن هم صحبت مثبت و تأثيرگذار و مشوق او باشيد در رفتار مثبت و با برجسته كردن ويژگيها، نگرشها و فعاليتهاي مثبت او خطوط ارتباطي خود را با او باز كنيد تا بتوانيد بيشتر از احساسات و عقايد و اعتراضات نوجوان خودآگاه شويد.
عباس ميگفت وقتي نمرهاي زير 20 ميگيرم تنم ميلرزد نه از كم بودن نمره بلكه از نصيحتهاي بيپايان و تكراري پدرم. باور كنيد غير از پند و اندرز از پدرم تاكنون حرف ديگري نشنيدهام؛ آنقدر تكراري شده كه از اولين جمله تا آخرش را فوت آبم.
وقتي بيشتر ارتباط والدين با نوجوان پند و اندرز باشد در شرايطي هم كه نياز به پند و اندرز باشد نزد نوجوان پند و اندرز بيثمر و تكراري ميشود.
بسياري از والدين در سؤال كردن از تكاليف مدرسه نوجوانان وسواس عجيبي دارند و آنقدر تكراري سؤال ميكنند كه نوجوان از پاسخ دادن طفره ميرود.
دستوراتي نظير برو اتاقترو تميز كن، برو سر تكاليفت، برو حمام كن و... ممكن است بارها و بارها تكرار شود. به جاي تكرار اين دستورات، بهتر است اين دستورات قانونمند شود و پاداش و تنبيهي داشته باشد.سؤالات پيچ در پيچ، نصيحتها، تكرار سؤالات و دستورات، باعث عصبانيت، رنجش، نافرماني، مخالفت و فرار نوجوان ميشود. بهخاطر داشته باشيد نوجوانان با اين سؤلات آزرده ميشوند.
هرچقدر ارتباط كلامي شما منفيتر باشد، عصبانيت و رنجش و ديگر احساسات منفي بيشتري را درنوجوان ايجاد ميكند. اگر 3 بار در روز با نوجوان خود صحبت كنيد و هر 3بار آنها منفي باشد بهمراتب بدتر از آن ميشود كه تصورش را ميتوانيد بكنيد. در كل يك قانون خوب را در ذهنتان حك كنيد، هنگامي كه حاضر ميشويد تا به رختخواب برويد بهخاطر بياوريد كه چگونه روزتان را با نوجوانتان سپري كردهايد؟
آيا بيشتر اوقات ويژگيهاي مثبت او را تقويت كردهايد يا اعمال منفي او را؟نوجواناني كه مقدار بيشتري ارتباط گفتاري مثبت از والدين خود دريافت ميكنند، تمايل بيشتري براي صحبت با آنها دارند و درنتيجه رابطه آنها با والدين خود صميمانه و متكي به اعتماد خواهد بود و در اين ميان والدين به تكيهگاهي مطمئن براي درددل و صحبت كردن و راهنمايي خواستن و مشورت نوجوانان تبديل ميشوند و ارتباط كلامي والدين با فرزندان مستحكمتر ميشود.
معمولاً ارتباط كلامي والدين بيشتر در حد تفهيم موضوع، درس دادن، وادار كردن نوجوان به تغيير زاويه ديد خود و تغيير رفتار است كه اين امر موجب ميشود كه از يك مصاحبه لذتبخش فاصله گرفته شود و اگر چنين شيوهاي ادامه يابد، علاقه آنان به مصاحبت با والدين كاهش مييابد. هدف مهم در ارتباط با نوجوانان آن است كه در مقابل او موضعگيري نكرده و همانند يك دوست با او صحبت كنيد.
در ابتدا ميتوان از طريق صحبت با نوجوانمان در مورد مسائل مورد علاقه به اين هدف نزديك شويم. اصولاً بچهها در اين دوره بيشتر به ورزش و بازيهاي رايانهاي و يا جنس مخالف و يا يك دوست از جنس خود علاقهمندند و اگر بخواهيم كه با او ارتباط برقرار كنيم بايد تنها همانند يك دوست با او صحبت كنيم و قصد و منظور ديگري نداشته باشيم. براي اين كار ميتوانيد با نوجوانتان در مورد مسائل مورد علاقهاش صحبت كنيد. بسياري از اوقات تنها مهم اين است كه با او صحبت كنيد بدون اينكه سعي كنيد او را نصيحت كرده يا موردي را به او تفهيم كنيد، صحبت كنيد تا بتوانيد ارتباط برقرار كنيد.
اگر روش (من ميگم) دائم تكرار شود، نوجوان را عاصي كرده و از ارتباط با والدين خودداري ميكند و درنتيجه از محيط خانه بيزار ميشود. نوجوان با رفتار مثبت والدين خود در خانه ميبايستي امنيت داشته باشد و خود را مالك بداند نه مستأجر.
منبع: همشهری آنلاين
/خ
اينگونه صحبتها را درباره بچهها از والدين بسيار شنيدهايم. در مورد بعضي از بچهها صحبت كردن باعث تغيير رفتار آنها نميشود. ولي بعضي ديگر با گفتوگو تغيير رفتار ميدهند. بچههاي مسئوليتپذير در برابر گفتوگو و توضيحات، رفتارهاي مناسبي از خود بروز ميدهند ولي براي برخي ديگر صحبت و نصيحت و توضيح از يك گوش شنيدن و از آن يكي در كردن است و باعث تغيير رفتار آنها نميشود. اين بچهها نياز دارند تا عواقب كار خود را تجربه كنند و با تجربه عواقب كار خود، رفتارهاي مناسب را بروز دهند.
عباس ميپرسد: «امشب ميتوانم به خانه دوستم بروم آنجا بخوابم؟»
مادر اعتنايي نميكند. عباس دوباره مادر را مخاطب قرار ميدهد، ميپرسد: «ميتوانم به خانه دوستم بروم آنجا بخوابم؟» پس از اينكه او اين سؤال را تكرار ميكند مادر ميگويد: «نه.»
و پس از چند لحظه فكر كردن در مورد آن مادر ميفهمد كه دليلي براي نهگفتن نداشته است. برخي از والدين قبل از آنكه حتي ذرهاي به حرفهاي نوجوان خود فكر كنند به آنها پاسخ منفي ميدهند. به تعريفي ديگر قبل از اينكه فكر كنند حرف ميزنند. فكر نكردن منجر به عكسالعملهاي ديگري نسبت به نوجوان خواهد شد.
پدر فرهاد ميگفت: «فرهاد با پولهاي پسانداز كردهاش ميخواست يك دوچرخه بخرد، اولين فكري كه به ذهنم رسيد اين بود كه كاري احمقانه است. در مقابل حسرت فرهاد توضيح دادم، تو آنقدر پول نداري كه يك دوچرخه بخري ميدوني دوچرخه چقدر گران است؟ به عبارت ديگر ميخواستم به او بگويم فكرش مسخره است و عملي نيست.»
والدين ميبايستي از برخوردهاي منفي و شديد و كوچك جلوهدادن احساسات نوجوان و يا گفتن اينكه چقدر اشتباه كرده است پرهيز كرده و در عوض در كمال آرامش با او برخورد كنند و قبل از آنكه شروع به صحبت كنند اندكي فكر كنند.
در صورتيكه نميتوانيد كنترل خود را داشته باشيد و سريع به او جواب منفي ميدهيد، ايده خوبي است كه به نوجوان خود بگوييد، شرايط را بررسي خواهيد كرد و يا اينكه بگوييد «بگذار كمي فكر كنم بعداً به تو پاسخ خواهم داد.» همچنين ميتوانيد بگوييد كه بايد اين مسئله را با پدرش درميان بگذاريد و بعداً به او جواب مناسبي بدهيد. به خاطر داشته باشيد كه پس از مدتي حتماً بايد به او جواب دهيد. روشهاي ديگر نيز ميتواند به شما كمك كند تا از تكنيك «فكر كردن قبل از حرف زدن» ياري جوييد.
فرصتهايي براي افزايش ارتباط
سعيد به دستور مادر آشپزخانه را تميز و مرتب كرده بود و منتظر مادر بود كه از اداره بيايد و از او تشكر كند؛ حتي براي مادر ميز غذا را نيز آماده كرده بود. به محض اينكه مادر زنگ در را بهصدا درآورد سعيد به استقبال او رفت و از مادر خواست كه چشمانش را ببندد و در آشپزخانه را باز كند ولي مادر چشمش را در آشپزخانه باز كرد و با تحكم گفت: «چرا چراغگاز را تميز نكردهاي؟!»
مادر كار زيبا و هيجان سعيد و انتظار تشويق او را ناديده گرفت و به تعريفي ديگر (تو ذوق او زد)، قدر مسلم سعيد يادش رفته بود كه چراغ گاز را تميز كند ولي كارهاي زيباي ديگري انجام داده بود كه از ديد نامهربان مادر پنهان ماند. اين ارتباط كلامي منفي سعيد را از مادرش دور خواهد كرد.
با نوجوانتان صحبت كنيد آن هم صحبت مثبت و تأثيرگذار و مشوق او باشيد در رفتار مثبت و با برجسته كردن ويژگيها، نگرشها و فعاليتهاي مثبت او خطوط ارتباطي خود را با او باز كنيد تا بتوانيد بيشتر از احساسات و عقايد و اعتراضات نوجوان خودآگاه شويد.
نصيحت
عباس ميگفت وقتي نمرهاي زير 20 ميگيرم تنم ميلرزد نه از كم بودن نمره بلكه از نصيحتهاي بيپايان و تكراري پدرم. باور كنيد غير از پند و اندرز از پدرم تاكنون حرف ديگري نشنيدهام؛ آنقدر تكراري شده كه از اولين جمله تا آخرش را فوت آبم.
وقتي بيشتر ارتباط والدين با نوجوان پند و اندرز باشد در شرايطي هم كه نياز به پند و اندرز باشد نزد نوجوان پند و اندرز بيثمر و تكراري ميشود.
بسياري از والدين در سؤال كردن از تكاليف مدرسه نوجوانان وسواس عجيبي دارند و آنقدر تكراري سؤال ميكنند كه نوجوان از پاسخ دادن طفره ميرود.
دستوراتي نظير برو اتاقترو تميز كن، برو سر تكاليفت، برو حمام كن و... ممكن است بارها و بارها تكرار شود. به جاي تكرار اين دستورات، بهتر است اين دستورات قانونمند شود و پاداش و تنبيهي داشته باشد.سؤالات پيچ در پيچ، نصيحتها، تكرار سؤالات و دستورات، باعث عصبانيت، رنجش، نافرماني، مخالفت و فرار نوجوان ميشود. بهخاطر داشته باشيد نوجوانان با اين سؤلات آزرده ميشوند.
هرچقدر ارتباط كلامي شما منفيتر باشد، عصبانيت و رنجش و ديگر احساسات منفي بيشتري را درنوجوان ايجاد ميكند. اگر 3 بار در روز با نوجوان خود صحبت كنيد و هر 3بار آنها منفي باشد بهمراتب بدتر از آن ميشود كه تصورش را ميتوانيد بكنيد. در كل يك قانون خوب را در ذهنتان حك كنيد، هنگامي كه حاضر ميشويد تا به رختخواب برويد بهخاطر بياوريد كه چگونه روزتان را با نوجوانتان سپري كردهايد؟
آيا بيشتر اوقات ويژگيهاي مثبت او را تقويت كردهايد يا اعمال منفي او را؟نوجواناني كه مقدار بيشتري ارتباط گفتاري مثبت از والدين خود دريافت ميكنند، تمايل بيشتري براي صحبت با آنها دارند و درنتيجه رابطه آنها با والدين خود صميمانه و متكي به اعتماد خواهد بود و در اين ميان والدين به تكيهگاهي مطمئن براي درددل و صحبت كردن و راهنمايي خواستن و مشورت نوجوانان تبديل ميشوند و ارتباط كلامي والدين با فرزندان مستحكمتر ميشود.
معمولاً ارتباط كلامي والدين بيشتر در حد تفهيم موضوع، درس دادن، وادار كردن نوجوان به تغيير زاويه ديد خود و تغيير رفتار است كه اين امر موجب ميشود كه از يك مصاحبه لذتبخش فاصله گرفته شود و اگر چنين شيوهاي ادامه يابد، علاقه آنان به مصاحبت با والدين كاهش مييابد. هدف مهم در ارتباط با نوجوانان آن است كه در مقابل او موضعگيري نكرده و همانند يك دوست با او صحبت كنيد.
در ابتدا ميتوان از طريق صحبت با نوجوانمان در مورد مسائل مورد علاقه به اين هدف نزديك شويم. اصولاً بچهها در اين دوره بيشتر به ورزش و بازيهاي رايانهاي و يا جنس مخالف و يا يك دوست از جنس خود علاقهمندند و اگر بخواهيم كه با او ارتباط برقرار كنيم بايد تنها همانند يك دوست با او صحبت كنيم و قصد و منظور ديگري نداشته باشيم. براي اين كار ميتوانيد با نوجوانتان در مورد مسائل مورد علاقهاش صحبت كنيد. بسياري از اوقات تنها مهم اين است كه با او صحبت كنيد بدون اينكه سعي كنيد او را نصيحت كرده يا موردي را به او تفهيم كنيد، صحبت كنيد تا بتوانيد ارتباط برقرار كنيد.
من ميگم
اگر روش (من ميگم) دائم تكرار شود، نوجوان را عاصي كرده و از ارتباط با والدين خودداري ميكند و درنتيجه از محيط خانه بيزار ميشود. نوجوان با رفتار مثبت والدين خود در خانه ميبايستي امنيت داشته باشد و خود را مالك بداند نه مستأجر.
منبع: همشهری آنلاين
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}